مقالات

شته مومی کلم

شته مومی کلم

Brevicoryne brassicae L

Syns. Brachycolus brassicae L., Brachysiphoniella brassicae

Aphis floris – rapae Curt., A. brassicae L., A. raphani Schrank

  1. rapae, Siphocoryne brassicae Goet

Aphididae, Hom

Eng. Cabbage aphid

شته مومی کلم در ایران در سال ۱۳۱۷ افشار شرح داده شده است. این شته در تمام نواحی ایران انتشار داشته و از روی انواع کلم، کلزا، شلغم، تربچه و چلیپائیان وحشی گزارش شده است (فرحبخش، ۱۳۴۰). شته های ماده بی بال بدنشان سبز تیره یا سبز روشن بوده و پوشیده از یک ماده آرد آلود مومی می باشد. سرشته تیره رنگ و لکه تیره ای از روی سر تا روی شکم امتداد دارد. شاخکها ۶ مفصلی است، کورنیکولها قهوه ای تیره و طول مفصل سوم شاخکها دو برابر مفصل چهارم می باشد. طول بدن این شته 2/4 میلیمتر و طول شاخک آن 1/6 میلیمتر، طول کورنیکول ها 0/16 میلیمتر و بالاخره طول دم 0/2 میلیمتر است. در انتهای بدن ۵-۶ جفت مو وجود دارد.

اما در مورد ماده های بالدار، رنگ بدن آنها کاملا سبز و پوشیده از همان ماده آردآلو مومی شکل است. سرو سینه شته خاکستری تیره و لکه تیره ای از سر تا روی شکم آن امتداد دارد. کورنیکولها قهوه ای و دم سبز تیره است. مفصل سوم شاخکها کمی طویلتر از دو برابر طول مفصل چهارم می باشد و در آن تعداد ۵۰-۶۰ عدد سوراخ حسی وجود دارد. کورنیکول ها کوچک و وسط آن قطور و چلیکی شکل می باشد. طول بدن شته مزبور 2/5 میلیمتر و طول شاخک 2 میلیمتر است (ریونی، ۱۹۶۲). شته مومی کلم یک حشره پالئارکتیک بوده و در اروپا از نواحی شمالی تا مدیترانه ای گسترش دارد. از طرف مشرق تا ژاپن و فرمز حتی هندوستان و استراليا انتشار دارد. این آفت علاوه بر این در قاره های افریقا و آمریکای شمالی و جنوبی و همچنین در منطقه خاور نزدیک در کشورهای ترکیه، قبرس، لبنان، سوریه، عراق، اسرائیل و مصر وجود دارد (ریونی، ۱۹۶۲).

Brevicoryne brassicae - Cabbage Aphid

در ایران شته کلم در اغلب نواحی بالاخص در مناطق شمالی و مرکزی خسارت می رساند. این شته قادر است به برگ، ساقه و گلهای گیاه میزبان خود حمله نماید باعث کاهش محصول و یا انهدام کامل بوته گردد. شته ها بر روی بوته های جوان به تغذیه پرداخته و موجب پیچیدگی و قاشقی شدن حاشیه برگها می شوند. در کلم شته ها به داخل و قسمت مرکزی بوته نفوذ پیدا می کنند و در رشد مغزی بوته اختلال ایجاد می نمایند و از طرفی بر اثر فعالیت این شته ترشحات چسبنده عسلی روی گیاه به وجود می آید که قارچ سیاه رنگ فوماژین نیز روی آن تشکیل می گردد.

حمله و شدت شته کلم در ایران معمولا بقدری است که سمپاشی علیه آن ضرورت پیدا می کند و در صورت عدم مبارزه بیش از نصف محصول از بین می رود. کلم هائی که برای بذرگیری تخصیص داده شده در نتیجه آلودگی به شته بطوری صدمه می بیند که گل آنها باز نشده و بذر تشکیل نمی گردد. در فصل پائیز شته های بالدار روی خاک نزدیک طوقه بوته های کلم و کلم گل جمع می شوند و سپس افراد نر و ماده در آنها به وجود می آیند. شته های ماده حاصله بنوبه خود ماده های جنسی دیگری تولید می کنند که حشرات نر با آنها جفتگیری نموده و نتیجتا هر شته ماده ۳-۴ عدد تخم می گذارد. این تخمها سیاه و بیضوی و زمستان را در حالت دیا پوز روی دمبرگ ها و یا سطح زیرین گذرانده و در بهار تفريخ شده و شته های ماده ای که از این تخم ها خارج می شوند به نام شته های موسس بوده که به روش دخترزائی و زنده زا قادر به تولید مثل بوده و در فصل تابستان چندین نسل ایجاد می کنند.

Brevicoryne brassicae

هر شته ماده در دوره زندگی کوتاه خود ۸۰-۱۰۰ پوره می زاید که هر پوره نیز به نوبه پس ازچند روز شروع به تولید مثل می کند. در اوائل تابستان تعداد شته های حاصله بقدری زیاد می شود که روی هر برگ کلم چندین هزار آنها پهلوی یکدیگر قرار گرفته و با تغذیه و ترشحات چسبناک خود بوته را آلوده و رشد آنرا متوقف می نمایند. در این موقع دشمنان طبیعی شته مانند لارو کفشدوزکها و مگسها شروع به فعالیت نموده و بدین وسیله در فصل تابستان جمعیت شته ها رو به نقصان رفته و مجددا از اواسط پائیز افزایش می یابند. اگر در فصل تابستان مواد غذائی برای تغذیه شته در مزرعه کافی نباشد شته های بالدار ظاهر شده و به مزارع مجاور پرواز می نمایند.

تعداد نسل شته مومی کلم به شرایط آب و هوائی محل بستگی دارد و ممکن است ۱۵-۲۰ نسل در سال  تولید کند. دوره تکاملی این شته در زمستان ۱۹-۳۰ روز و در تابستان ۸-۲۵ روز می باشد (ریونی، ۱۹۶۲). شته مومی کلم در برابر شرایط نامساعد مقاوم بوده و سرمای منهای ده درجه سانتیگراد را نیز تحمل می کند. ضمنا حرارت ۴۲ درجه را حداقل تا دو ساعت مقاومت می نماید و با توجه باین اختلاف درجه حرارت ملاحظه می شود که شته مزبور قادر است در اکثر مناطق گسترش داشته باشد (ریونی، ۱۹۶۲، دواچی، ۱۳۲۸ و 1951,Metcalf).

Brevicoryne brassicae - adults

به طوریکه در بالا اشاره گردید روی بدن این شته را یک قشر ماده مومی فرا گرفته که حشره را در مقابل تأثیر سموم حشره کش حفظ می نماید و بدین سبب گرد پاشی کمتر از محلول پاشی روی حشره مؤثر واقع می شود. از طرفی چون شته مزبور در لابلای برگهای کلم مخفی است بایستی سموم سیستمیک یا جذبی بکار رود و سمپاشی هم لازمست ۲-۳ هفته قبل از برداشت محصول متوقف گردد. سمپاشی باید به محض مشاهده آفت صورت گیرد زیرا شته مزبور ناقل بیماری ویروسی کلم نیز می باشد و در صورت تأخیر بوته ها به بیماری موزائیک مبتلا می شوند.

ضمنا چون زمستان گذرانی این شته روی بقایای آلوده کلم در مزرعه می باشد بدین جهت توصیه می گردد که پس از برداشت محصول کلیه بقایای گیاهی جمع آوری و سوزانده شود زیرا این اقدام تأثیر قابل ملاحظه ای در کاهش جمعیت آفت در سال آینده خواهد داشت. یکی از پارازیت های این شته زنبور Diaeretiella rapae McIntosh می باشد. علیشاه و زارع (۱۳۶۵) تحقیقاتی در مورد امکان مبارزه شیمیائی با افزودن چند نوع سم سیستمیک به خاک انجام داده که نتایج آن بدین شرح می باشد. اثر سموم فسفامیدن، کاربوفوران و آلدیکارب در قطعات آزمایشی مزرعه کلم و در گلدانهائیکه در آنها کلم کاشته شده بود و از طریق افزوده شدن بخاک بر روی شته کلم و پارازیت اولیه شته مزبور مورد آزمایش قرار گرفت.

نتایج بدست آمده نشان داد که یکبار اضافه کردن سم آلدیکارب بمیزان ۳-۱ کیلوگرم در هکتار کافی است که شته کلم را در تمام فصل کنترل کند. فسفامیدن و کاربوفوران در قطعات آزمایشی باندازه سم آلدیکارب بر علیه شته کلم مؤثر نبودند. این امر می تواند بعلت غلظتهای ناکافی این سموم و یا جذب کندتر آنها توسط گیاه باشد. تمام غلظتهای آزمایش شده در گلدانها باعث تقلیل جمعیت شته ها گردید و ظاهرا دارای دوام نسبی هم بودند. آزمایشهای صحرائی و گلدانی نشان دادند که پارازیت اولیه شته کلم می تواند به حیات خود تحت شرائط مصرف سموم فوق ادامه دهد و این موضوع با محاسبه درصد پارازیته شدن شته های ماده (مادر) و تعداد زنبورهای پارازیت خارج شده از این شته ها اندازه گیری گردید. با بررسی اکولوژیکی بیشتر در باره تطابق زمانی جمعیتهای شسته و پارازیت و همچنین انتخاب فیزیولوژیکی سموم سیستمیک، می توان یک مبارزه تلفیقی مؤثر بر علیه شته كلم انجام داد.