مقالات

بیماری آتشک روی درختان سیب و گلابی ،به

آتشک گلابی                                                                                                                            Erwinia amylovora(Burrill) Winslow et al

بیماری فایر بلایت (Fire blight) یا آتشک گلابی یکی از مهمترین بیماری های درختان گلابی در آمریکا و اروپا و بعضی دیگر از کشورهای جهان است. توماس بوریل استاد دانشگاه ایلینویس آمریکا اولین بار در سال 1878 ثابت نموده که عامل بیماری فایر بلایت سیب و گلابی یک نوع باکتری به نام Erwinia amylovora  می باشد و در واقع این اولین بیماری باکتریایی است که در دنیا شناخته شده است((Mehrotra  1980 .

سالها بود که این بیماری به عنوان یک بیماری  قرنطینه ای در ایران مطرح بود ولی اولین بار در بهار 1368 بیماری مزبور توسط ذاکری و شریف نبی از منطقه برغان کرج جمع آوری و پس از اثبات عامل بیماری در دهمین کنگره گیاه پزشکی ایران گزارش گردید(ذاکری و شریف نبی 1370). بیماری در حال حاضر در نواحی قزوین کرج، ارومیه،تبریز و زنجان روی گلابی ، به و سیب وجود دارد و باید تلاش نمود تا از انتشار آن به سایر مناطق جلوگیری به عمل آید.

 

علایم بیماری

اولین علایم بیماری 3-2 هفته پس از باز شدن گل ها ، روی گل های آلوده ظاهر میشود، گل ها آبسوخته شده و سریعا” چروکیده و به رنگ قهوه ای متمایل به سیاه در می آیند.در اثر گسترش بیماری رشد میوه به تاخیر می افتد و بیماری از طریق دمگل به شاخه های جوان گسترش یافته و از این طریق برگ ها نیز مبتلا می شوند و قهوه ای متمایل به سیاه شده و آویزان شده می میرند.

معمولا سرشاخه ها نیز مستقیما آلوده نشده و از انتها شروع به پژمرده شدن می کنند. پوست آنها قهوه ای سیاه شده ابتدا نرم و پس از چندی پلاسیده و سخت می شوند. از جوانه های میوه  و انتهایی شاخه ها علایم به طرف پایین گسترش یافته و پوست شاخه های مسن تر نیز فاسد می شود. پوست شاخه ها نیز ابتدا آبسوخته شده ، بعدا تیره تر می شده و به صورت فرورفتگی خشک در   می آید.

در صورتی که فساد پوست دورادور انجام بگیرد آن قسمت از شاخه بالای حلقه آلودگی خشک می شود ، در غیر این صورت تبدیل به شانکر غیر فعال شده و فرو رفته  و با حاشیه های ترک خورده به نظر می رسد.

آلودگی میوه معمولا از طریق دم گل انجام میگیرد اما آلودگی مستقیم نیز ممکن است انجام شود . میوه نیز ابتدا آبسوخته ، سپس قهوه ای ، پلاسیده و خشک شده و سیاه میشود. میوه نابود شده نیز ممکن است برای مدت چند ماه به درخت آویزان بماند. در شرایط مرطوب قطراتی از مایع شیری رنگ که چسبناک  و محتوی باکتری هستند در سطح نقاط آلوده ظهور می کند.

این قطرات مایع نیز معمولا پس از مجاورت با هوا قهوه ای رنگ می شود. قطرات گاهی باهم جمع شده و در سطح نقاط آلوده  به حرکت در می آیند و به صورت لایه ای سطح گیاه را می پوشاند.(مهراوران و مظفر 1355)

عامل بیماری

باکتری عامل بیماری میله ای شکل به ابعاد 2-8/1×1/1-1 میکرومتر ، دارای کپسول،گرم منفی، کاتالاز مثبت، 8-1 تاژک محیطی می باشد. کلنی باکتری روی محیط کشت NA سفید متمایل به شیری می باشد . باکتری از نوع هوازی اختیاری است(ذاکری و شریف نبی ،1370)

چرخه بیماری

زمستان گذرانی باکتری ها در حاشیه شانکرهایی که در سال قبل روی درخت گلابی یا میوه های دیگر به وجود آمده و بیشتر روی شاخه های مسن و به ندرت روی شاخه هایی که کمتر از یک سانت قطر دارد انجام میگیرد. در بهار باکتری های موجود در نقاط مرده ساقه دوباره فعال شده، تکثیر یافته و به داخل پوست های مجاور روی ساقه که هنوز سالم است راه می یابند.

به علت تخریب بافت ها و به علت ترشحات باکتری ها فشار اسمزی قطرات مایع حاوی باکتری افزایش می یابد. در هوای مرطوب و بارانی ، آب به وسیله توده های باکتری جذب می شود و حجم کل آنها افزایش یافته بیش از ظرفیت بافت تخریب شده می شود و نتیجتا قسمتی از آنها از طریق عدسک ها و شکاف های موجود در بافت تخریب شده تراوش می شود.

این نوع تراوش صمغی یا ترشحات باکتریایی از شیره گیاهی، حاوی میلیون ها باکتری می باشد. ظهور اولین تراوشات ، زمانی است که شکوفه های گلابی شروع به باز شدن می کنند . حشرات مختلف از قبیل مگس ها ، زنبورها، زنبور عسل به طرف این تراوشات شیرین و چسبناک جلب شده و با آن آغشته میگردند . بعداٌ که همین حشرات با گل ها تماس می گیرند قسمتی از مواد مترشحه حاوی باکتری را در گل باقی می گذارند.

در بعضی موارد نیز باکتری ها از ساقه های خوره ای آلوده ممکن است به وسیله باران به گل ها راه یابند. . باکتری ها به سرعت در شهد گل تکثیر حاصل کرده و به نکتار تود (محل خروج شهد) رسیده و از طریق آن به داخل بافت های گل راه می یابند. زنبورهایی که با شهد چنین گل هایی تماس بگیرند باکتری ها را به کلیه گل هایی که بعدا سرکشی خواهند کرد انتقال می دهند.

پس از دخول به داخل گل, باکتری ها به سرعت در اطاقک زیر نکتار تود تکثیر یافته و با استفاده از آنزیمی که ترشح می کنند مواد پکتینی موجود بین دیواره سلول ها را تجزیه می نمایند.حرکت باکتری ها در فضاهای بین سلولی و همچنین بین سلول هایی که تیغه میانی خود را از دست داده اند به سرعت انجام میگیرد. سلول های پارانشیم مجاور تغییر رنگ داده،پلاسمولیز شده و پروتوپلاسمشان تجزیه می شود.

بعضی اوقات دیواره های نازک سلول های گل نیز پاره شده و در نتیجه حفره های محتوی باکتری تشکیل می شود. باکتری ها باز به طریق بین سلولی حرکت کرده و از طریق آبکش ها به دمگل و پوست شاخه گل حمله می کنند. در نتیجه تخریب شاخه گل ,تمام گل ها و برگ ها و میوه های روی آن ، چه آلوده باشند و چه نباشند خشک می شوند.

رخنه و حمله در داخل برگ نیز به همان ترتیب گل صورت می گیرد. اگر چه باکتری ها از طریق روزنه های آبی ممکن است داخل برگ شوند ولی اغلب دخول آنها از طریق زخم هایی که به وسیله حشرات یا تگرگ به وجود آمده انجام میگیرد. حشرات مکنده مانند شته ها و زنجرک ها نه تنها به عنوان ناقل باکتری عمل میکنند بلکه با خرطوم خود باکتری ها را در داخل بافت برگ جای می دهند، باکتری ها ظاهرأ در قسمت پارانشیم اسفنجی بهتر فعالیت میکنند تا در پارانشیم نردبانی.

از طریق رگبرگ ها باکتری وارد دمبرگ و آوندهای آبکش شده و بالاخره به داخل پارانشیم آوند چوبی و خود آوندهای چوبی راه می یابند و از همان طریق ممکن است به ساقه برسند. آلودگی شاخه های جوان و ترد از طریق عدسک ها وبا زخم هایی که به وسیله عوامل مختلف روی آنها ایجاد شده و یا به وسیله حشرات مکنده که روی این شاخه ها تغذیه می کنند انجام شود.

این شاخه ها همچنین از طریق برگ ها و   گل ها ممکن است آلوده شوند . در شاخه نیز باکتری به صورت بین سلولی حرکت می کند و به سرعت باعث انهدام سلول های پوست و ایجاد حفرات می شود. در شاخه های جوان باکتری ها ممکن است وارد آوندهای آبکش شوند و از آنجا به طرف بالا حرکت کرده و سرشاخه ها و برگ ها را آلوده کنند.

ادامه عفونت بستگی به آبداری بافت ها و حرارت و رطوبت دارد. در شرایط نامساعد در برابر رشد پاتوژن، گیاه میزبان ممکن است لایه های چوب پنبه ای در اطراف نواحی آلوده تولید ولذا از توسعه عفونت جلوگیری کند. در واریته های حساس، در شرایطی که هوا گرم و مرطوب باشد، باکتری ممکن است از سرشاخه ها به شاخه های دو ساله،سه ساله و مسن تر نیز حمله کرده  و در تمام مسیر باعث انهدام پوست می شود.

مبارزه

برای مبارزه اساسی با بیماری فایربلایت عملیات متعددی بایستی انجام گیرد. در طول زمستان تمامی شاخه ها ، ساقه ها و در صورت لزوم تمامی درخت را حداقل ده سانت پایین تر از نقاط عفونت یافته بایستی قطع کرد و سوزاند. در تابستان هم بریدن سرشاخه و شاخه های آلوده از نظر کاستن ماده تلقیح اهمیت دارد. اما باکتری ها در تابستان فعالند و دقت لازم بایستی به عمل آید تا از سرایت آنها به شاخه های سالم جلوگیری شود.

قطع شاخه ها بایستی حدود 30 سانت پایین تر از نقطه عفونی انجام شود. وسایل کار بایستی با اسفنجی که در محلول 10 درصد کلرو مس یا در محلول کلرو مرکوری و سیانور مرکوری آغشته شده ضدعفونی کرد. از سیانور جیوه میتوان برای ضدعفونی محل های قطع شاخه ها نیز استفاده کرد.

چون توسعه فایربلایت در بافت های جوان و سریع الرشد بیشتر است، بایستی روشی اتخاذ کرد که به رشد متعادل گیاه کمک کرد. در این زمینه از کود متعادل می توان استفاده کرد و اجتناب از کودهای  ازته زیاد که رشد سریع را باعث می شود و همچنین هرس شدید اهمیت دارد. یک برنامه صحیح مبارزه با حشرات هم برای جلوگیری از انتقال باکتری کمک می کند.

اگر چه هیچ یک از واریته های گلابی یا سیب در برابر این بیماری مصون نیستند ولی اختلاف فاحشی بین حساسیت واریته های مختلف وجود دارد، بنابراین در نواحی که فایربلایت اهمیت زیادی دارد و در باغ های جدیدالاحداث فقط از واریته هایی بایستی استفاده کرد که حداکثر مقاومت را به باکتری دارا باشند.

مبارزه کامل با فایربلایت به وسیله مواد شیمیایی فقط موقعی امکان پذیر است که کلیه نکات بالا رعایت شود . سم پاشی زمستانی با سولفات مس (5/0 کیلوگرم در 100 لیتر آب) قبل از باز شدن جوانه ها یا با مخلوط بردو(12-12-100) که همراه با 2 درصد روغن قابل اختلاط در آخرین مراحل قبل از باز شدن جوانه تا حدودی در مبارزه موثر است .

بردو(100-6-2) یا استرپتومایسین 50 تا 100 قسمت در میلیون تنها سموم موثری هستند که میتوان به شکوفه ها پاشید. بردو را بایستی در شرایطی که سریعا خشک شود به شکوغه ها پاشید تا حدالامکان به میوه آسیب نرسد.

استرپتومایسین به طور سیستمیک عمل می کند و بایستی هنگامی مصرف شود که حرارت ماکزیمم بالاتر از 18 درجه بوده و یا اینکه هنگام شب مصرف شود. هر دو این شرایط به جذب استرپتومایسین به داخل گیاه کمک می کند. از یک تا چهار بار محلول پاشی با استرپتومایسین برای مبارزه کامل احتمالا ضروری است.(مهرآوران و مظفر 1355)

بیماریهای مهم گیاهی ایران تالیف دکتر ابراهیم بهداد