مقالات

شته سیاه باقلا

شته سیاه باقلا

Aphis fabae Scopoli

Syns. Doralis fabae Scop., Aphis papaveri F., Aphis rumicis L

Aphididae, Hom

Eng. Bean aphid, Ger. Ruebenblattlaus

این شته در تمام مناطق ایران شیوع داشته و علاوه بر چغندر روی نخود، لوبیا، باقلا سیب زمینی، بادنجان، توتون، خشخاش، اسفناج، خیار، کنف، اقاقیا، کنار، دغدغک، بوداق، بید و برخی از گیاهان دیگر دیده می شود. شته مزبور در ایران بیش از ۵۰ گونه و در دنیا دارای بیش از ۲۰۰ میزبان است. ضمنا شته مزبور ناقل بیش از ۵۰ نوع بیماری ویروسی می باشد.

ماده های بی بال زنده زا این شته ها 2/5-3 میلیمتر طول دارند. شکل آنها بیضوی و رنگشان سیاه براق و گاهی حشره بالغ سیاه تا سبز زیتونی دیده می شود. روی بدن این شته ها اغلب قسمتهای مومی نامنظم وجود دارد. شاخکها و چشم های حشره سیاه، ران و ساق پای آنها خاکستری تیره است. شاخکها کوتاهتر از طول بدن و قطر آنها از ابتدا تغییراتی نشان می دهند. کورنیکول سیاه و بتدریج هر چه به انتها نزدیک می شود، باریک تر می گردد. دم حشره قاشقی و مثلثی شکل است و از موهای ریز کوتاه و خارهای بلند و خمیدهای پوشیده شده است. ماده های بالدار زنده زا۔ تمام مشخصات فوق الذکر در این شته ها نیز دیده می شود، با این تفاوت که اندازه آنها برحسب سن حشره متغیر و طول آنها 2- 2/5 میلیمتر است. پاها بلندتر و رنگ پریده تر و دم کوتاهتری دارند. تخم این شته سیاه براق، بیضوی و معمولا بطور دسته جمعی گذاشته می شود. قطر بزرگ تخم 0/8-0/9 میلیمتر و قطرکوچک آن 0/4 – 0/45 میلیمتر می باشد (راستی فرد، ۱۳۴۹).

Aphids May 2010-3.jpg

این شته قادر است به تمام اندامهای هوائی گیاه اعم از برگ، ساقه و گل حمله نماید. شته ها با فرو بردن خرطوم بسیار نازک خود به داخل برگهای میزبان از شیره گیاه تغذیه می کنند، که در نتیجه بافت پیچیده شدن برگها و پژمردگی و زرد شدن و حتی خشکیدن آنها می گردد. ضمنا شته ها از خود ماده چسبناکی ترشح می کنند که باعث کثیف شدن برگها و جمع شدن مورچه و مکس می شود. برابر مطالعات جودنکو و همکارانش (1952 ,.udenko et alل) محصول مزرعه آلوده به این شته در حدود ۴۰ درصد کمتر از مزارع غیرآلوده است. شته سیاه باقلا دو میزبانه بوده و تمام مراحل زندگی خود را روی یک گیاه نمی گذراند، بلکه قسمتی از چرخه زندگی را روی یک عده ای از انباتات و قسمت دیگری را بر روی برخی دیگر از گیاهان بسر می برد. میزبانی را که از مرحله تخم تا تولید شته های بالدار دخترزا انتخاب می نماید، میزبان اول و میزبانی را که از شته های بالدار دخترزا تا تولید افراد جنس نر و ماده انتخاب می کند میزبان دوم گویند. این ترتیب این شته زمستان را به صورت تخم می گذراند و شته ماده تخم های خود را بطور دسته جمعی روی میزبان اول و در حاشیه جوانه های گل یا برگ و شاخه قرار می دهد. میزبان اول شته سیاه باقلا، شمشاد زینتی (Evonymus japonice) یا Rumex ذکر شده است.

تخم ها در شرایط مناسب و معمولا وقتی که متوسط درجه حرارت به ۱۵ درجه سانتیگراد برسد، بتدریج تفریخ می شوند. پوره های حاصل بعد از ۵-۷ روز بالغ شده و بطریق زنده زائے تکثیر و زادوولد می نمایند. محل تجمع پوره ها بیشتر روی جوانه ها و شاخه های جوان می باشد و از طریق مکیدن شیره گیاهی تغذیه می گردند. این حشرات به دلائلی که کاملا مشخص نیست میزبان اول خود را ترک کرده و روی میز بانهای دوم مثل نخود، باقلا، چغندر و گیاهان دیگر که مناسب زندگی شان هستند مستقر می شوند و شروع به تکثیر می نمایند. این دسته از شته ها را مهاجرین بھاری می گویند. این مهاجرت در انتشار حشره مؤثر بوده و توجه به آن در مورد مبارزه علیه این آفت ضروری بنظر می رسد. شته های بالدار دخترزا تمام تابستان را روی میزبانهای دوم به زنده زائی ادامه می دهند و شته های ماده ای که اکثرا بی بالند به وجود می آورند.

bean aphid (Aphis fabae ) on woolly burdock (Arctium tomentosum ) - 5535965

در اواخر پائیز در اثر تغییر شرایط محیط آخرین نسل دخترزائی روی میزبان دوم شته های نر و ماده به وجود می آیند، که بالدارند و بر روی میزبان اول یعنی شمشاد زینتی مراجعت و در آنجا به تولید شته های بی بال که بعضی نر و برخی ماده هستند می پردازند و این نر و ماده های حاصله جفتگیری نموده و ماده ها تخمهای خود را در حاشیه بین شاخه و جوانه های گل و یا برگ می گذارند. به این شته ها مهاجرین پائیزی می گویند. این ترتیب چرخه زندگی شته پایان می پذیرد و تا بهار سال آینده زمستان را به صورت تخم می گذارند (راستی فرد، ۱۳۵۰). چون دوره نشوونمای هر نسل کوتاه است بنابراین این شته می تواند در سال تعداد زیادی نسل داشته باشد.

شته سیاه در طبیعت دارای دشمنان بسیاری است که آنها را شکارچی و یا پارازیت می گویند که به طرق مختلف از زیاد شدن شته ها جلوگیری می کنند و اگر فعالیت این پارازیت ها نبود شته ها در مدت کمی قادر بودند کلیه بوته ها را از بین ببرند. مهمترین طفیلیهای شته سیاه، یکی کفشدوزک قرمزرنگ هفت نقطه ای است که حشره کامل و لارو آن هر دو مستقیما شته ها را می خورند و دیگری کرمهای یک نوع مگس طفیلی است که شکل آنها شبیه زالوست و رنگ آنها زرد و سبز روشن می باشد و طولشان در حدود ۵ میلیمتر است و اغلب بین دسته های شته دیده می شوند که شته ها را می خورند. علاوه بر اینها زنبورهای کوچکی وجود دارد که شته ها را پیدا می کنند و در بدن آنها تخم می گذارند و باین ترتیب نوزادی که از تخم بیرون می آید اعضاء داخلی بدن شته را می خورد و باعث مرگ آن می گردد. اهمیت این پارازیت ها که حشرات مفیدی هستند بسیار زیاد است و چون این حشرات در مقابل اکثر سمومی که برای دفع شته ها بکار می رود حساس هستند، لذا باید در موقع سمپاشی ترتیبی اتخاذ شود که حتی المقدور از نابودی آنها احتراز گردد.

حمله شته سیاه به چغندر در دو موقع شدید است یکی در اوایل بهار که فعالیت پارازیت ها برای از بین بردن شته ها کم می باشد و رطوبت هوا زیاد و شرایط محیط مناسب است و دیگر در اواخر فصل تابستان یعنی شهریور ماه که هوا خنک می شود و رطوبت هوا بالا می رود. موقع بروز شته سیاه بر روی چغندر بسته به درجه حرارت و رطوبت سال فرق می کند ولی معمولا از اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت ماه روی چغندرهای بذری و در همین موقع یا چند روز بعد روی چغندرهای بهاره ظاهر می شوند و گاهی تا اول تابستان بصدمه خود روی نبات ادامه می دهند. در بهار شدت آلودگی چغندرهای بذری بمراتب از چغندرهای کشت بهاره بیشتر است. بوته های آلوده به شته سیاه کاملا مشخص است که با مشاهده آنها و با در نظر گرفتن شدت آلودگی و فعالیت پارازیتها باید اقدام به سمپاشی نمود. تعداد زیادی از سموم فسفره مانند دیازینون، مالاتیون و گوزاتیون روی شته سیاه چغندر مؤثر می باشد ولی چون حمله این آفت گاهی همراه با حمله کنه و زنجره است توصیه می شود که روی میزبان چغندرقند از متاسیستوکس، دی متوات و یا سوپر اسید به میزان یک لیتر در هکتار استفاده شود (خیری، ۱۳۴۵).