مقالات

سن گندم

سن گندم

Eurygaster integriceps Puton

.Scutelleridae, Het

Eng. Suni bug, wheat schieldbug

سن گندم که به نام کاسه پشتک و در کشورهای عربی سونه گفته می شود با احتمال زیاد از قرنها پیش و حداقل قبل از زمان نادرشاه در ایران شیوع داشته است ولی اولین گزارش کتبی در مورد شدت خسارت این آفت مربوط به سال ۱۳۰۶ می باشد. این سن از دیرزمان در تمام نقاط ایران وجود داشته و بدون شک مهمترین آفت کشتزارهای غلات (گندم و جو) بوده است. زیان آن نه تنها از نظر کمیت و کیفیت چشمگیر می باشد قوه نامیه دانه های سن زده نیز به شدت کاهش می یابد. برای کشوری مانند ایران همواره سن زدگی بمراتب شدیدتر از ملخ خوارگی بوده است، زیرا برخلاف ملخهای مهاجر این حشره بومی کشور بوده و هجوم آن سالیان متوالی ادامه می یابد. از ابتدای کاشت محصول تا برداشت آن نگرانی و وحشت بر روستائیان حکمرانی می کرد و از هیبت هجوم سن که نتیجه آن قحطی و گرسنگی و اغلب مهاجرت بوده لرزه بر اندام آنان می افتاد.

Eurygaster integriceps Puton.jpg

در برابر چنین آفتی از همان زمان قدیم کشاورزان هر چه از دستشان بر می آمده انجام داده اند گاهی تغییر زمان کشت و زمانی جایگزینی جو بجای گندم یا کشت واریته های زودرس را مفيد می دانستند و وقتی دستشان از همه جا کوتاه می شد به نذر و نیاز و دعا توسل می جستند. بعضی ازاشخاص فریبکار نیز در نقاط سن خیز به کشاورزان ساده لوح مراجعه و در مکانهای زمستان گذرانی در کوه یا در مزارع دعای سن بند تعبیه می کردند تا سن بمزارع هجوم نبرد و با وجود ترقیات شگرفی که تاکنون در مبارزه علیه سن گندم حاصل شده است هنوز هم پدیده دعای سن بند در بعضی نواحی کشور دارای طرفدارانی می باشد. قدیمی ترین اثری که از مبارزه علیه سن ادرکوه در دسترس می باشد نوشته مرحوم احمد حسین عدل وزیر اسبق کشاورزی در سال ۱۹۲۷ میلادی است و معتقد است که نادرشاه «۱۷۳۶ میلادی» به قشون خود امر کرده که در مکانهای زمستان گذران کلیه گیاهان پناهگاه سن را آتش بزنند و بر اثر این عمل مدت چند سال کشور ایران از حمله سن در امان بوده است (صفوی و بغدادچی، ۱۳۶۴).

سن گندم؛ آفت مولّدی که باید بموقع ریشه کن شود

سن گندم یکی از آفات مهم گندم در کشورهای ایران، عراق، ترکیه، قبرس، سوریه، لبنان، فلسطین، اردن، جنوب شوروی و یونان است و در ایران نیز در اکثر مناطق کشور انتشار دارد. این سن عمدتا آفت گندم بوده ولی به جو و چاودار نیز حمله می کند و در بعضی از کشورها از روی یولاف، سورگوم و برنج نیز گزارش شده است (1991 ,Miller).

حشره کامل سن گندم، سن بزرگی است به طول ۱۲ – ۱۴ میلیمتر و عرض حدود ۸ میلیمتر. بدن آن بیضی شکل و تقریبا پهن می باشد. رنگ آن متغیر و از زرد خاکستری تا قهوه ای مایل به سیاه و گاهی کاملا سیاه مشاهده می شوند و در ورامین زارعین به این سنهای سیاه سن نادری می گویند. در افراد زرد رنگ اغلب نقوشی از لکه های سیاه روی حشره ملاحظه می گردد. سر آن مثلثی شکل و در وسط سر شیار باریکی دیده می شود که جدارهای آن تا انتهای سر ادامه دارد و در آنجا بهم می رسد. سینه اول بزرگ، ذوزنقه ای و دارای نقاطی می باشد. شاخکها ۵ بندی بوده و آخرین بند بلندتر و تیره تر از سایر بندها است. خرطوم حشره نسبتا بلند و در حال استراحت زیر بدن قرار می گیرد.

اکوسون یا سیرچه فوق العاده طويل و برجسته و تمام طول بدن و قسمتی از بالهای روئی را می پوشاند و از طرفین آن فقط کنار بالهای مزبور و حاشیه ۵ حلقه آخری شکم که هر کدام در طرفین یک لکه سیاه دارد نمایان است. روی سطح فوقانی سپرچه تعداد بسیاری نقطه های ریز وجود دارد و در وسط آن یک خط کوتاه زرد رنگ دیده می شود. رانها و ساق های پا دارای خارهای ریز قهوه ای رنگ است. پنجه ها دارای سه مفصل است که دومی از بقیه کوتاه تر می باشد. سن های نر و ماده را از روی حلقه های تناسلی می توان از یکدیگر تشخیص داد. تخم حشره کروی و به قطر 0/7 میلیمتر و معمولا در دو ردیف و در هر دسته ۱۰-۱۶ عدد روی برگها گذارده و توسط ماده چسبناک موجود روی آنها به سطح برگ می چسبند.

تخمها بلافاصله پس از خروج از حشره ماده به رنگ آبی مایل به سبز است، رنگ سبز پس از مدتی روشن تر شده و نقاط سیاهی روی آن مشاهده می شود. بتدریج با رشد جنین، نقطه های سرخی روی تخم ظاهر می گردد، هر چه که رشد جنین تکمیل تر می شود، نقطه های سیاه و سرخ موجود در تخمها بیشتر با هم جمع شده، به ترتيب فرق سر و چشمهای جنین را به وجود می آورند. سن گندم دارای ۵ مرحله پورگی  است و پوره های جوان سن اول به طول 2/1 میلیمتر و تقریبا گرد هستند. رنگ پوره ها سبز کمرنگ تا زرد و بتدریج رنگشان نیز تیره می شود و پس از ۵۰-۶۰ دقیقه کاملا سیاه می گردند. رنگ پوره ها پس از اولین پوست اندازی سرخ آجری که تا حالت بلوغ تقریبا بهمین حالت باقی می مانند (1962 ,Talhouk).

مبارزه با سن گندم

خسارت سن گندم در دوره رشد و نمو گیاه معمولا در سه مرحله: سن مادر، پوره و سن های بالغ نسل بهاره انجام می گیرد. خسارت مربوط به مرحله اول توسط حشرات بالغ نر وماده که اصطلاحا سن مادر گفته می شوند، بعد از پرواز از ارتفاعات کوهستانی و ترک محل های زمستان گذرانی حشرات سن بطرف مزارع سبز غلات صورت می گیرد. در این دوره حشرات بالغ زمستان گذرانده به منظور آمادگی برای تولیدمثل و تخمریزی احتیاج به تغذیه از شیره ساقه و برگهای جوان سبز گندم دارد. برای تغذیه سنها خرطوم خود را به داخل نسج سبز بوته گندم مخصوصا ساقه و برگ و خوشه های سبز و جوان فرو برده و از مواد غذائی مخصوص گلوتن آنها تغذیه می کنند. در نتیجه این تغذیه، خوشه تازه تشکیل شده، خشک و رنگ آن سفید می شود که از دور قابل تشخیص می باشد خسارت آفت سن در این مرحله معمولا کم و هر حشره بالغ زمستان گذرانده در شرائط مناسب جوی مخصوصا در حرارت بالاتر از ۲۰ درجه سانتیگراد حدود ۳-۵ ساقه گندم را در مدت چند روز خسارت می زند.

شدت خسارت در این مرحله بستگی به جمعیت یا تراکم حشره در واحد سطح دارد. بر اساس بررسی های زیادی که صورت گرفته است، چنانچه تعداد سن مادر در هر متر مربع مزرعه گندم یک یا بیش از یک عدد باشد، مبارزه شیمیائی ضرورت پیدا می کند (جواهری، ۱۳۵۷). مرحله دوم خسارت به وسیله پوره های سن مختلف آن انجام می گیرد. پوره های سن اول تا اواسط سن دوم پورگی تغذیه نمی نمایند. پوره ها برای تکمیل مراحل مختلف رشد خود از برگ، ساقه و مخصوصا از شیره دانه های سبز خوشه گندم تغذیه می کنند. شدت تغذیه  پوره ها از سن سوم پورگی افزایش می یابد و در حالت سنين چهارم و پنجم حداکثر عمل تغذیه برای کامل شدن دوره پورگی و پیدایش حشرات بالغ جدید انجام می گردد. مرحله سوم خسارت مربوط به حشرات بالغ نسل جدید بوده، که برای ادامه رشد و توانائی پرواز به ارتفاعات کوهستانی و آغاز استراحت تابستانی خود احتیاج به تغذیه کافی از دانه های خوشه گندم دارند.

در این مرحله خوشه های گندم تقریبا سخت و محصول در دست برداشت خواهد بود. خسارت سن گندم بیشتر مربوط به دوره پورگی و حشرات کامل نسل بهاره می باشد و چنانچه تراکم پوره سن در متر مربع حداقل بیش از ۵ عدد بود سمپاشی ضرورت پیدا خواهد کرد. گاهی تراکم سن در مزارع آلوده بسیار شدید، به طوریکه در سال ۱۳۵۴ در قریه زیار اصفهان این تراکم تا ۵۰۰ عدد در مترمربع نیز شمارش گردیده است (جواهری، ۱۳۵۷). سن گندم در موقع تغذیه آنزیمهای بزاقی را وارد بذر کرده و مواد پروتئینی را حل می نماید تا به سهولت بتواند از آن استفاده نماید. این آنزیمها در خمیر نیز باقی مانده و گلوتن را از بین برده و خمیر خوب ور نمی آید (1991 ,Miller).

سن گندم

به طور کلی در مزارع سن زده دانه های گندم لاغر و کوچک و از نظر ترکیبات موادغذائی ناقص و برای تهیه نان مناسب نمی باشد و چون آرد حاصله به تنهائی قابل پخت نیست، باید آنرا با آردهای مرغوب مخلوط نمود. صفوی (۱۳۵۲) در مورد میزان خسارت سن گندم در ایران می نویسد، در سال هائی که حمله آفت شدید باشد، ۲۰ درصد سطح کشت گندم کشور که تقریبا یک میلیون هکتار است، محصولش به ۴۰-۸۰ درصد کاهش می یابد، قدرت جوانه زدن بذور نیز کاهش می یابد و به علاوه کاه بدست آمده اغلب اوقات قابل استفاده چهار پایان نیز نمی باشد.

خسارت سن گندم

سن گندم زمستان را به صورت حشره کامل در دامنه کوهها و زیر علفها و بوته ها، بالاخص گون (Astragalus sp) و درمنه (Artemisia herba-alba) و بحالت دیا پوز یا خواب زمستانه می گذراند. در اوائل بهار پس از گرم شدن هوا یعنی موقعی که حرارت به حدود ۲۰ درجه سانتیگراد رسید، سنها از اماکن زمستانه خود در کوه به سمت مزارع پرواز می نمایند. زمان پرواز و ظهور سنهای مادر در استانهای مرکزی و اصفهان معمولا در فروردین ماه و اوائل اردیبهشت می باشد. در استانهای جنوبی کشور این آفت غالبا در اسفندماه بمزارع حمله می کند. در مناطق نسبتا سرد کشور که رشد ساقه های سبز گندم مانند آذربایجان و اردبیل در فصل بهار دیرتر صورت می گیرد، پیدایش این حشرات در مزارع در نیمه دوم اردیبهشت ماه انجام می شود. پرواز سن از کوه به مزارع بطور دسته ای است. حرکت سن از کوه تدریجی بوده و چند روز طول می کشد و این موضوع احتمالا مربوط به اختلاف شرائط محلی و جوی در نقاط مختلف کوهستان است. سنها تا مسافتی حدود ۲۰-۳۰ کیلومتر پرواز نموده و در مزارع سبز و هراکش گندم که در آن موقع رشد کافی کرده باشند فرود می آیند، زیرا در اینگونه مزارع بوته ها بلندتر و خوشه ها زودتر بیرون می آید و به علاوه پناهگاه بهتری در موقع آبیاری و طوفان زیاد برای سنها است، ولی این موضوع دلیل این نیست که بمزارع دیگر حمله نکنند. سنهای بالغ در روزهای آرام و بدون باد در ساعات گرم روز روی بوته گندم می آیند و خرطوم خود را به داخل نسوج لطيف ساقه و جوانه های مرکزی فرو می برند و از شیره آنها تغذیه می کنند و بدین ترتیب نخستین خسارت آفت وارد می شود(دواچی، ۱۳۳۳).

تخم سن گندم

حشرات بالغ معمولا ۷-۱۵ روز بعد از ظهور در مزرعه، از میزبان خود تغذیه می نمایند. عمل تغذیه در این دوره برای رشد دستگاه های تولیدمثلی حشرات نر و ماده و انجام عمل جفتگیری و تولید تخم در لوله های تخمدان حشرات ماده ضرورت دارد. دوره تخمریزی این حشرات معمولا در مناطق مرکزی و غربی ایران از دهه سوم فروردین ماه آغاز و اغلب در اردیبهشت ماه و در استانهای جنوبی از دهه آخر اسفند شروع و معمولا در فروردین ماه مشاهده شده است. هر حشره ماده ۷۰-۸۰ عدد تخم و معمولا جمعا در ۵ دسته ۱۴تائی روی برگها می گذارد و تخم ها در حرارت مناسب ۲۰-۲۵ درجه سانتیگراد پس از دو هفته تفریخ میگردد. پوره های سن اول پس از خروج از تخم دارای نورگرائی منفی می باشند و بهمین دلیل اغلب در اطراف دسته های تخمی که از آنها خارج می شوند، نزدیک یکدیگر در قسمتهای پائین بوته های گندم و پشت برگها در سایه زندگی می کنند. پوره های سن اول تا اواسط سن دوم بدون حرکت و تغذیه مانده و در نزدیک پوسته های تخمهائیکه از آنها خارج شده اند باقی می مانند(جواهری، ۱۳۵۷). دوره پورگی سن دوم در شرایط مساعد ۲-۳ روز بیشتر از دوره سن اول خواهد بود. دوره هر یک از سه سن پورگی بعدی در شرایط مساعد ۱۰-۱۵ روز می باشد. رشد و تکامل دوره های مختلف پوره های سن همزمان با رشد و نمو گیاه میزبان می باشد. پس از درو کردن مزارع گندم، سنها نیز اکثرا دوره تغذیه شان خاتمه پیدا نموده و مواد لازم را در زیر جلد خود ذخیره کرده و آماده پرواز به اماکن تابستانه خود هستند. پرواز دسته جمعی سنها بکوه معمولا از اواسط خرداد ماه شروع و تا آخر خرداد ماه یا دیر تر ادامه دارد. بنابراین سن گندم فقط یک نسل در سال دارد. پس از پیدایش حشرات بالغ نسل جدید و مهاجرت آنها به مزارع به ارتفاعات کوهستانی، بطور دسته جمعی در زیر بوته های کوهی هر منطقه در ارتفاعات و روی قلل که حدود ۲۰۰۰-۲۵۰۰ متر در قسمتهای مختلف ایران می باشد، بحالت بی حرکت تجمع می کنند. عمل مهاجرت یک پدیده طبیعی و ضروری برای این حشرات به منظور دور شدن از شرائط گرم محیط های پرورشی در مزرعه که معمولا در زمان مهاجرت در مزارع، حدود ۳۰-۴۰ درجه سانتیگراد می باشد انجام می پذیرد. از نظر فیزیولوژیکی حشرات بالغ نسل جدید، پس از تکامل و مهاجرت به ارتفاعات احتیاج به محیط های آرام با حرارت متوسط حدود ۱۵-۲۵ درجه سانتیگراد دارند. حشرات بالغ سن پس از چند روز از ارتفاعات و قلل کوهها با انجام پروازهای محلی در ساعات گرم روز بزیر بوته های موجود در شیبهای شمالی ارتفاعات رفته و با تعداد کمتری در زیر آنها تجمع می کنند. دوره استراحت تابستانی این حشرات که معمولا از اواخر خرداد تا مهرماه به طول می انجامد، در همین ارتفاعات سپری می شود. در تمام این مدت عمل تغذیه انجام نمی گیرد و حشرات سن در تمام ساعات شبانه روز بحالت استراحت و بی حرکت در بین قسمتهای منشعب ساقه های گیاهان کوهی و همچنین روی سطح خاک زیر بوته ها بسر می برند. حشرات بالغ سن در این دوره در ساعات گرم روز قادر بحرکت و حتی پرواز می باشند و چنانچه مورد حمله قرار گیرند محل استراحت خود را ترک کرده و به بوته های مجاور می روند. در اوائل پائیز پس از نزول بارندگی های فصلی، سنهای بالغ، محلهای استراحت تابستانه خود در ساعات گرم و آفتابی ترک نموده و از شیبهای شمالی و یا ارتفاعات بالای شیبهای جنوبی بطرف شیب های جنوبی مخصوص جنوب شرقی پائین تر در ارتفاعات حدود ۱۷۰۰ تا ۲۱۰۰ متری در زیر بوته های کوهی و روی سطح خاک نزدیک طوقه گیاه و در جهت تابش خورشید به تعداد کمتری قرار گرفته و بدون حرکت و تغذیه تمام مدت ماههای باقیمانده پائیز و فصل زمستان را در این محلها بسر می برند. تلفات سنها در دوره های تابستانی و پائیزی و زمستان بستگی به میزان مواد غذائی و چربی ذخیره شده در داخل بدن حشرات نر و ماده دارد. درصد تلفات معمولا در دوره استراحت تابستانه خیلی کم می باشد، در صورتی که درصد تلفات در دوره های زمستانی مخصوصا در سالهائیکه تغذیه کافی به وسیله سنها در مزارع انجام نشده و بارندگیهای کوهستانی موجب عمل يخبندان در محلهای اقامت سنها در زیر بوته ها و قشر سطحی خاک گردد، خیلی بالا می رود. درصد تلفات در حشرات بالغ سن در ارتفاعات توسط لاروهای مگس پارازیت روی پوره و حشرات بالغ سن کم می باشد. پس از پایان فصل سرما در زمستان و بالا رفتن درجه حرارت در ماه های اسفند و فروردین، زمانی که درجه حرارت محیط استراحت سنهای بالغ نزدیک سطح خاک به حدود ۱۸ درجه سانتیگراد و بالاتر برسد آفت سن محلهای زمستانه خود را در ساعات گرم و آفتابی روز بطرف مزارع غلات ترک می نمایند (جواهری، ۱۳۵۷).

مبارزه با سن گندم در ایران ابتدا بطريقه مکانیکی که شامل جمع آوری و یا آتش زدن اماکن زمستانه آن بود صورت می گرفت، سپس از سال ۱۳۲۶ روش مبارزه بیولوژیکی و استفاده از زنبورهای پارازیت تخم سن که سابق بر این به آن تلنموس (Telenomus) می گفتند و اخیرا تحت عنوان آسولكوس ( Asolcus = Trissolcus) نامیده می شوند معمول بود و این روش تا سال ۱۳۴۳ در اصفهان صورت می گرفت. سپس به دلائل مختلف که شرح آنها در مختصر نمی گنجد، مبارزه بیولوژیکی متوقف و اینک تنها بطريقه شیمیائی عملیات مبارزه با سن توسط سازمان حفظ نباتات انجام می گیرد. سمومی که برای مبارزه شیمیائی تا چند سال قبل بکار می رفت متفاوت و مهمترین آنها امولسیون ددت ۲۵٪ و دیپترکس ۸۰ درصد و لبایسید و سومی تیون و اخيرة افنیتر تیون به نسبت 1/2 لیتر در هکتار می باشد. جواهری (۱۳۵۷) می نویسد طبق بررسی های ۲۰ ساله اخیر مبارزه شیمیائی نتوانسته است در امر مبارزه با سن گندم کاملا مؤثر باشد و لزوم یک مبارزه تلفیقی را علیه این آفت توصیه می نماید. چون سن گندم دارای پارازیتهای زیادی است و مبارزه بیولوژیکی علیه این آفت نیز بسیار حائز اهمیت می باشد و این روش عملا در ایران بسیار مؤثر خواهد بود. برای مزید اطلاع خوانندگان گرامی بطور مختصر به شرح این مبارزه در ایران پرداخته می شود:

سن گندم نیز یکی از حشراتی است که در طبیعت دارای دشمنان زیادی می باشد. بین انواع دشمنان سن، یک نوع زنبور کوچکی است، به رنگ سیاه و به طول 1-1/5 میلیمتر که اولین بار در سال ۱۹۰۳ میلادی توسط واسیلو (Wassilou) حشره شناس روسی کشف و از آن برای مبارزه بیولوژیکی مورد استفاده قرار گرفت. نام علمی این زنبور اکنون تحت عنوان Asolcus vassilievi Nees نامیده میشود.گونه های دیگری از این زنبور در طبیعت وجود دارند که پارازیت تخم سن گندم میباشند.

در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۱۹، این پارازیت توسط کوثری در ناحیه خوار ورامین و در دهکده آرادان کشف گردیده و تخم های سن تا حدود ۹۰ درصد به وسیله این این زنبور پارازیته بودند. از سال ۱۳۲۶ مبارزه بیولوژیکی در ورامین به صورت عملی شروع گردیده و بعدا بعلت مناسب نبودن شرائط جوی و کمبود درخت در آن ناحیه عملیات پرورش و رها ساختن پارازیت در ورامین تعطیل و از سال ۱۳۲۹ این عملیات در اصفهان که شرائط مساعدی داشت شروع شد (صفوی، ۱۳۳۹). زنبورهای مذکور پارازیت تخم سن بوده و زنبور ماده پس از جفتگیری تخم خود را در داخل تخم سن گذارده و سپس لارو زنبور از محتویات و در واقع جنین تخم سن تغذیه می نماید و چون دوره جنینی زنبور از دوره جنینی تخم سن کوتاهتر است، لارو زنبور در داخل تخم سن بالغ و سپس زنبور از آن بیرون آمده و بالطبع جنين تخم سن را از بین می برد. زنبور ماده موقع پارازیته کردن تخم سن روی آن نشسته و به وسیله شاخکهای خود محل مناسبی را روی تخم سن انتخاب کرده، سپس شکم خود را کج کرده و آلت تخمریز خود را عمود بر تخم سن قرار داده و با چند حرکت جلو عقب، پوست تخم سن را سوراخ نموده و تخم خود را داخل آن سوراخ می گذارد. معمولا مدت این تخمگذاری حدود ۴ دقیقه به طول می انجامد. قدرت پارازیته کردن تخم های سن به وسیله یک عدد پارازیت بین ۸۰-۳۰ عدد و گاهی تا ۱۳۰ عدد تخم سن را نیز پارازیته نموده است. یک زنبور پارازیت ماده تا مدت یک ماه قادر است عمل پارازیته کردن تخمهای سن را انجام دهد، منتهی در روزهای آخر قدرت فعالیت آن بسیار ناچیز است. دوره شفیرگی پارازیت نیز در داخل تخم سن طی شده و بدین معنی که پس از طی دوره لاروی و شفیرگی داخل تخم سن، حشره کامل از تخم سن خارج می گردد.

مارتن، جواهری و رجبی (۱۳۴۸)، تحقیقات وسیعی در باره زمستان گذرانی و فعالیت های دوره رویش این پارازیتها نموده اند که به شرح قسمتی از آنها پرداخته می شود. بهترین اماکن زمستانه برای پارازیتهای تخم سن عبارت از بیشه های سایه دار و محفوظ از باد است که در نزدیکی مزارع گندم واقع می باشند. در این مکانها پارازیتها در جهت شمالی پائین تنه درختان در لای شکافهای پوست و تنه مشاهده می شوند. در مناطق خشک پارازیتها در شکافهای تنه درختان که نزدیک خاک است پناهنده می شوند. به نظر نمی رسد که پارازیتها ترجیحی بین درختان جنگلی و اهلی از نظر وجود بعضی اسانسهای موجود در آنها نشان بدهند. دوره زمستان گذرانی پارازيتها معمولا با اولین سرمای اوائل آذرماه شروع شده و در نیمه دوم اسفند و اوائل فروردین ماه خاتمه می پذیرد. زمانی که درجه حرارت در اماکن زمستان گذرانی پارازیتها در حدود ۲۰ درجه سانتیگراد می رسد، زنبورها بتدریج پناهگاه های زمستانی را ترک کرده و بسوی درختان میوه پرواز می کنند. در این موقع تعداد زیادی پارازیت در لای گل های درختان میوه هسته دار و دانه دار دیده می شوند. پس از چند روز تغذیه پارازیتها بطرف مزارع غلات مهاجرت می کنند. این زمان تقریبا برابر با دوره ای است که اولین سنهای گندم بمزارع می رسند. در نواحی گرم و خشک این مدت در حدود دهه اول فروردین ماه و در لنجانات اصفهان از هفته دوم فروردین ماه تا اوایل اردیبهشت ماه می باشد. در موقع بازگشت مجدد سرما در این دوره مانند سال ۱۳۴۳ پارازیتها مجددا به اماکن زمستانه مهاجرت می کنند و تا موقعی که شرایط اقلیمی مناسب گردد در آنجا بسر می برند. عمل پارازیتیسم در مزارع با پیدایش اولین دسته های تخم سن در نیمه اول فروردین ماه بر حسب شرائط سال و محل شروع می شود و تا پایان دوره تخمریزی سنها در نیمه دوم خرداد ماه ادامه دارد.

پارازیتیسم در مناطقی که دارای شرایط اقلیمی استپی و خشک می باشد خیلی ضعیف و تعداد پارازیتها کم است. بطور متوسط ۲۰ درصد تخمهای سن در این نواحی پارازیته می شوند. بعكس در مناطق مناسب مانند لنجانات اصفهان، پارازیتیسم خیلی قوی است و برحسب سال از ۳۲-۹۰ درصد از دسته های تخم سن در این شرائط پارازیته می گردند. در شرائط اصفهان علاوه بر نسل پارازیتهای ماده زمستان گذرانده، یک نسل کامل تابستانی و قسمتی از نسل دوم مشاهده می شود. مهاجرت تابستانی پارازیتها برحسب مناطق، متغیر است. در قطعاتی که بدون درخت و مزارع برنج در نزدیکی آنها می باشد و دارای شرایط اقلیمی خیلی خشک هستند، پارازیتها قبل از برداشت محصول گندم، مزارع را ترک کرده و با ما کن تابستانی در بیشه ها و باغهای نزدیک پرواز می کنند. در قطعات دارای درخت یا احاطه شده به وسیله درختان، پارازیتها می توانند مدت زیادتری در مزارع بمانند. در این مزارع تا اوائل مرداد ماه و در برنجکاریهای نزدیک زراعت گندم تا اواخر مهرماه پارازیتها جمع آوری شده اند. در باغها، پارازیتها در سطح زیرین برگهای درختان میوه و جنگلی تابستان گذرانی می کنند. گونه های درختان برحسب تراکم پارازیت در آنها عبارتند از : آلبالو، گیلاس، گوجه، زردآلو، سیب، به، بادام و خیلی بندرت روی درختان چنار و زبان گنجشگ. پارازیتها اماكن خنک و سایه دار را در باغها ترجیح می دهند. پارازیتهای ماده تلقیح شده به اماکن تابستانی مهاجرت می کنند.

نظر به اهمیت این پارازیتها در انهدام سن گندم، حدود ۲۰ سال در ایران این زنبورها بطور مصنوعی در آزمایشگاه پرورش داده می شدند و سپس در بهار پس از ریزش سن به مزارع غلات و تخمریزی آن، زنبورهای پرورش یافته که در یخچال نگهداری می شدند، خارج و در طبیعت در سطح مزارع آلوده به سن رها می شدند و بدین ترتیب با سن مبارزه بیولوژیکی می گردید. بیشترین فعالیت پرورش پارازیت در اصفهان مربوط به سالهای ۱۳۳۴ و ۱۳۳۵ است که بیش از دویست میلیون زنبور در سال بوده است. برتری مبارزه بیولوژیکی عليه سن گندم نسبت به مبارزه شیمیائی بر هیچ کارشناسی پوشیده نیست و بواسطه تعطیل شدن این روش مبارزه در ایران، واقعا باید اظهار تأسف نمود و از مسئولین مربوطه درخواست می شود که بار دیگر به این روش توجهی مبذول فرمایند و اقلا چنانچه در بعضی از مناطق آلوده به سن، فعالیت پارازیتها وجود دارد، سمپاشی های هوایی و زمینی در آن نواحی انجام نگیرد و اجازه دهند که پارازیت بطور طبیعی فعالیت خود را داشته باشد.