لیسه سیب
.Hyponomeuta malinellus Zell
.Syns.Hyponomeuta malinella Zell., Hyponomeuta padellus malinellus Zell
.Hyponomeutidae, Lep
لیسه سیب که به اسامی محلی مختلف، پرده(در مشهد) ، لیس (ارومیه)، غنچ (اراک)، ترتر (تبریز) و سیم (در زنجان) و یا تارنک گفته میشود.، از دیر زمان یکی از آفات مهم درختان میوه در ایران بوده و ابتدا در سال ۱۳۱۶ توسط افشار گزارش شده است. میزبان لیسه سیب، درختان سیب می باشد ولی روی درختان گلابی جنگلی نیز دیده شده است. طرز خسارت آفت بدین ترتیب بوده که لاروهای جوان لیسه هست از خروج از زیر پولک، ابتدا از برگهای جوان و بافت پارانشیم تغذیه کرده و تقریباً به صورت لارو مینوز عمل می کنند و فقط اپیدرم تحتانی و فوقانی برگ باقی می ماند.
سپس لاروها از برگ های مجاور خورده و فقط رگبرگ ها را به جای می گذارند و ضمن تغذیه، از خود تارهائی می تنند و حالت تا رعنکبوتی به درخت می دهند و با چسبیدن هر چند تا برگ به هم و ایجاد لانه ،لاروها با فراغ بال و دور از حمله پرندگان و یا حشرات شکاری به تغذیه می پردازند. گاهی بعد از خسارت آفت، درخت ممکن است برگ های جدیدی را به وجود آورد. بر اثر این آفت درختان ضعیف شده و محصول آن ها به شدت کاهش می یابد. درختانی که مورد حمله لیسه سیب واقع می شوند به شدت ضعیف شده به طوری که حشرات چوبخوار می توانند آنها را به آسانی مورد حمله قرار دهند. در نواحی که این آفت شدت دارد گهگاه تغذیه لارو های آن از میوه های سیب نیست مشاهده می گردد .میوه های درختان مورد حمله شدید غالباً میریزند۳ و آنهایی هم که روی درخت باقی می مانند کوچک و غیرقابل استفاده میشوند.
لیسه سیب مخصوص مناطق سردسیر بوده و در اغلب نواحی میوه خیز کشور بلاخص در استان های مرکزی ، گیلان ، مازندران ، خراسان، اصفهان، کرمان ، لرستان ،کردستان ،فارس ، کرمانشاه ، سمنان ،همدان ، آذربایجان ، زنجان و سیستان و بلوچستان انتشار دارد.
عرض حشره با بالهای باز16/8-21وطول بدن آن5/8-8 میلیمتر است . بالهای رویی دارای ۱۵-۲۲وبطور متوسط۱۸-۱۹ عدد نقطه سیاه است که در تمام سطح با پراکنده هستند. رنگ بالهای روئی سفید است در حالی که بال های زیری به رنگ خاکستری متمایل به قهوه ای بوده و دارای موهای حاشیهای به همان رنگ میباشند. حشره نر را می توان از روی والوهای انتهائی شکم که بسیار رشد کرده و پوشیده از پوشش مخملی سفید رنگ می باشد شناخت. انتهای شکم ماده متورم تر از نر و منتهی به اعضای جنسی می شود که حلقه ای از پوشش مخملی قسمت بالای آن را احاطه نموده است.
تخمها در تعداد معینی زیره پوششی که اصطلاحاً پولک نامیده شدهاند گذاشته میشوند . شکل این پولک ها در کل بیضوی است عرض آنها 2-4 و طول آنها 3/5-7 میلی متر می باشد.رنگ پولک ها اول زرد متمایل به سبز بسیار روشن است که به تدریج متمایل به قرمز شده و سپس قرمز جگری ، قرمز متمایل به خاکستری و در نهایت به رنگ خاکستری تیره در می آیند. لارو این حشره که به طور معمول پنج سن دارد دارای رنگ موی خاکستری روشن یا سفید مایل به زرد کمرنگ بوده و پوشیده است خال های تیره می باشد. سر لارو سیاه است و طول بدن آن است از رشد کامل تا ۲۱ میلیمتر می رسد. شفیره ها 7-8 میلی متر طول دارند رنگ عمومی آن ها قهوه ای روشن تا قهوه ایست. در انتهای بدن سه جفت خار ظریف وجود داشته که بدون پایه بوده و تماما در یک سطح قرار دارند. محل استقرار این خارها نوک شکم نمی باشد بلکه مقداری از آن فاصله دارد.
لیسه سیب در سال فقط یک نسل داشته و زمستان را به صورت لاروهای نئونات یا جوان که قبلاً از تخم خارج شدهاند، در زیر پولکی شبیه به پوست درخت روی سر شاخه ها می گذارند. این پولک ها به وسیله حشرات ماده در هنگام تخم ریزی و به منظور حفاظت روی تخمها ریخته میشود. در اوائل بهار یکی از لاروهای جوان گوشه پولک را سوراخ نموده و از آن خارج می گردد . بقیه لاروها نیست از همان سوراخ خارج شده و به سمت جوانه ها و برگ های جوان حرکت می نمایند .
خروج لاروهای جوان از زیر پولک مصادف با زمانی است که جوانه ها باز شده، برگها ظاهر شده ولی گل ها هنوز بسته هستند و در شرائط کرج این زمان در دهه سوم فروردین می باشد . فعالیت لارو ها به طور دسته جمعی بوده و ابتدا به صورت لارو مینوز از پارانشیم و بعداً از تمام قد ها تغذیه می کنند. در هر لانه تا ۱۰۰ عدد لارو نیز دیده شده است. در اواسط تابستان که لاروها بحداکثر رشد می رسند در داخل لانه ها پیله های سفید رنگی که به موازات هم تنیده و به شفیره تبدیل می شوند. شفیره ها بسته به شرایط آب و هوایی ،پس از۳_۵ هفته باز شده و شب پره های کامل از لانه ها خارج می گردند.
خروج پروانه ها در کرج از دهه اول خرداد شروع شده و تا دهه دوم شهریور ماه حدود سه ماه ادامه دارد. حشرات کامل غروب پرواز هستند و در هنگام روز روی تنه و شاخه های درختان استراحت می کنند. چون خروج پروانه ها به تدریج میباشد، بدین جهت تخم گذاری آنها نیز از دهه دوم خرداد شروع میشود و تا اوائل شهریور ماه انجام می گیرد. حشرات ماده تخم های خود را در دسته جات۵۰_۱۰تائی زیرهر پولک می گذارند. تخم ها در زیر پولک ها پس از یک تا دو هفته تفریخ شده و لاروهای جوان نئو نات به همان حالت تا بهار سال آینده باقی می مانند.
لیسه سیب دارای دشمنان طبیعی نسبتاً زیادی است و تاکنون ۱۳ گونه زنبور و دو گونه مگس به عنوان پارازیت لارو و شفیره و دو گونه شکاری روی آن شناسایی شده است. میزان پارازیته شدن لاروهای لیسه سیب به وسیله این پارازیت ها تا ۳۶ درصد نیز گزارش گردیده است. یکی از انواع این پارازیت ها زنبورCampoplex(=omorgus)ensator از خانوادهlchneumonidaeاست، که پارازیت شفیره سیب بوده و حشرات کامل زنبور در کرج در اواخر خرداد و اوایل تابستان ظاهر می شوند.
حشرات کامل این زنبور پارازیت به طول ۵ میلیمتر، رنگ عمومی بدن سیاه بلند و فقط شکم در سطح زیر و طرفین به رنگ زرد و قهوه ای روشن است. شاخکها سیاه بلند و کمی کوتاه تر از بدن میباشد. در بالهای جلوئی پتروستیگما نسبتاً کوچک قهوه ای و رگبالها مشخص و قهوهای است. پاها زرد رنگ و فقط ران و ساق پاهای عقبی دارای قسمتهای تیره تر می باشد. شکم بلند، ساقه باریک و بلند و کاملا سیاه رنگ، تخم ریزی ماده ها نسبتاً بلند و نوک تیز می باشد .دو نوع زنبورپارازیت دیگر لیسه سیب شامل:Pimpla turionellaeوPseudosorcophaga mamillata هستند. پارازیت دیگر این آفت زنبورEncyrtus(=Ageniaspis)fusciclolis از خانوادهEncyrtidae است تست و پارازیت لارو لیسه های درختان میوه است که به شکل تقسیم جنینی ازدیاد می یابد .
بدین معنی که این زنبور بیش از یک تخم دست داخل میزبان خود نمی گذارد و در این تخم جنین به جنین های دیگری تقسیم شده به طوری که در انتهای فعالیت لا روی این زنبور بدن میزبان ممنوع از لاروهای آن می گردد و به تعداد۵۲_۸۰ عدد لارو این زنبور در داخل بدن یک لارو شمارش شده است. تخم گذاری این زنبور در تخم لیسه ها انجام می گیرد ولی فعالیت بعدی و رشد و نمو جنین و لاروهای حاصله در داخل بدن لارو لیسه به عمل می آید. بدین ترتیب که جنین زنبور پارازیت با تفریخ لارو میزبان به بدن آن منتقل شده و در آنجا با تقسیم جنینی تکثیر پیدا می کند. رشد این جنین ها و لاروهای حاصله از آن ها هماهنگ با رشد لارو میزبان ادامه داشته و به تدریج با تخریب اعضای داخلی موجب مرگ آن می شود. هم اکنون نیز در دنیا کوشش می شود که بتوان از باکتری Bacillus thringiensis به صورت محلول پاشی و ایجاد بیماری در لارو های لیسه استفاده کرد.
برای مبارزه شیمیایی لازم است از اوایل فروردین ماه تا اواسط اردیبهشت ما بر حسب شرایط آب و هوایی محل علیه لاروهای جوانی که از زیر پولک خارج شده و به تغذیه از برگها می پردازند سمپاشی نمود. سموم فسفره مانند گوزاتیون۲۰% به نسبت ۲ در هزار،مالاتیون۵۷% به نسبت ۲ در هزار و یا دیازینون ۶۰% به نسبت یک در هزار علیه این آفت موثر هستند. رجبی معتقد که بهترین زمان سمپاشی، قبل از شکفته شدن شکوفه ای درختان سیب است، زیرا در این موقع لاروهای جوان به تازگی از زیر پولک ها خارج شده بر روی سرشاخه ها می خزند ولی چون از نیمه دوم فروردین ماه تا اواسط اردیبهشت ماه ممکن است برنامه سمپاشی دیگری نیز علیه سایر آفات سیب داشته باشیم، بدین جهت سم پاشی علیه لیسه هم در این زمان توصیه می گردد.