مقالات

سفیدک سطحی هلو(Sphaerotheca pannosa) 

سفیدک سطحی هلو                                                                        Sphaerotheca pannosa (Wallr. ex Fr.) Lev. Var. persicae Woron

شیوع بیماری سفیدک سطحی یا سفیدک نمدی هلو در ایران و به خصوص در اطراف تهران اولین بار توسط اسفندیاری در سال 1325 گزارش شده است.انتشار این بیماری رادر سایر مناطق میوه خیز کشور ذکر کرده اند. سفیدک سطحی هلو از بیماری های بسیار شایع در باغ های هلو بوده که علاوه بر هلو به شلیل و شبرنگ نیز حمله می نماید و در کالیفرنیا از روی زردآلو نیز توسط یاروود گزارش شده است.

بیماری در بیشتر باغ ها مخصوصا باغ های هلوی استان مرکزی شیوع دارد و به قولی هرجا که هلو کشت می شود سفیدک هم هست.بیماری علاوه بر درختان بزرگ،نهالستان های هلو رو به شدت مورد حمله قرار داده و خسارت هنگفتی وارد می سازد.بر اثر حمله سفیدک به برگ گیاهان میزبان،پوشش سفید نمدی روی دو سطح برگ ظاهر شده و نتیجتا فعالیت حیاتی برگ های آلوده کاهش یافته و یا به کلی مختل می گردد.

تعدادی از برگ ها نیز زودتر از موقع می ریزند.اختلال در عمل حیاتی برگ ها و خزان زودرس آنها موجب می شود که درخت نتواند مواد غذایی لازم برای ذخیره و تشکیل جوانه های سال بعد را تامین کند و بدین ترتیب درخت به تدریج ضعیف شده و محصول آن تقلیل می یابد.آزمایش های انجام شده در این مورد نشان می دهد که قدرت ساختن مواد مورد نیاز درختان هلوی مبتلا به سفیدک تا 50درصد کاسته شده  است.خشکیدن بسیاری از سرشاخه ها،ریزش میوه و کاهش ارزش میوه های لکه دار؛ جنبه های دیگر خسارت بیماری می باشد (اشکان ،1351).

علائم بیماری

علایم بیماری را در تمام مدت سال روی درختان آلوده میتوان مشاهده کرد. اوائل بهار چند هفته پس از باز شدن برگ ها تا اواخر تابستان نشانه های بیماری روی برگ، میوه و سرشاخه ها کاملآ مشهود و روی هر یک مشخصات ویژه ای دارد. حدود چهار هفته پس از باز شدن شکوفه ها لکه های کوچک بی شکل سفیدی در سطح بالایی و گاهی زیری برگها دیده می شود که دو سه روز بعد توسعه یافته و چنانچه با مالش انگشت پوشش سفید سطح لکه را زائل نمائیم لکه زرد به نظر می رسد و به تدریج در این محل ها برجستگی یا فرورفتگی پیدا می شود.

برگ ها اغلب چین دار شده و مانند آن است که رگبرگ اصلی کوتاه شده باشد.برگ های جوان زودتر و بیشتر مبتلا شده و به ندرت ممکن است که برگ های پیر آلوده گردند.خسارت بیماری بیشتر در حالتی است که میوه مورد حمله واقع شود. زیرا با تشکیل لکه های سفید نمدی روی میوه ارزش میوه و بازار پسندی آن تقلیل می یابد.

اگر میوه هنوز سبز رنگ باشد لکه سفید و چنانچه متمایل به قرمز باشد لکه حاصله غالبا زرد چرکین به نظر می رسد. حمله بیماری در هنگامی که قطر میوه ها حدود 2/5 سانتیمتر است موجب توقف رشد و ریزش میوه می گردد و عده کمی نیز روی درخت به حالت خشک حتی تا بهار سال آینده باقی می ماند. قسمت های لکه دار میوه سفت و چرمی شده و از رشد طبیعی باز می ماند و در نتیجه میوه بد شکل میشود.

قطر لکه ها روی میوه از چند میلیمتر تا چندین سانتیمتر متغیر است و گاهی لکه ها تمام یا نصف سطح میوه را اشغال می کند و ندرتأ میوه در محل لکه ترک برمی دارد. شدت آلودگی میوه تا اندازه ای بستگی به رقم هلو دارد. نشانه های بیماری در اوائل بهار ابتدا روی برگ های جوان سرشاخه ها ظاهر می شود و در واقع خود سرشاخه در این موقع کمتر مبتلا میگردد،

ولی در اواخر بهار که از یک طرف تعداد زیادی از برگ ها پیر و مقاوم شده و از سوی دیگر شدت بیماری به حداکثر خود رسیده است سرشاخه ها مورد حمله قرار میگیرد و از یک قشر نازک نمدی شکل که اجتماعی از ریسه های در هم پیچیده عامل بیماری است پوشیده میشود. رنگ این قشر اول سفید و سرانجام به رنگ قهوه ای در می آید. شاخه های مبتلا اغلب باریک و ضعیف و جوانه ها کوچک می ماند.(اشکان،1351)

عامل بیماری

عامل بیماری سفیدک سطحی هلو قارچی است به نام :Sphaerotheca pannosa var.persicae  شکل کنیدی دار و غیر جنسی آنoidium leucoconium نام دارد. ریسه های آن بند بند و منشعب بوده و در سطح میزبان وسیله مکینه هایی مستقر می گردد. به طور کلی گونه های خانواده اریزیفاسه(Erysiphaceae)جزو انگل های اجباری بوده و نمی توان آنها را روی محیط کشت مصنوعی کشت داد.

رشته های میسلیوم اولیه قارچ سفید و شدیدأ دارای انشعاباتی می باشند. کنیدی ها به طور زنجیری روی کنیدی بر قرار گرفته و به سهولت می افتند. شکل آنها بیضوی و دارای اندازه14-19×23-29 میکرون می باشد. رشته های میسلیوم ثانوی ابتدا سفید رنگ و بعدا زرد یا خاکستری رنگ می باشند.

طول این رشته ها 300 الی 500 میکرون ،دارای دیواره کلفت و اکثرا بدون انشعاب است .کلیستوتس یا اندام جنسی قارچ که به ندرت تشکیل میشود،کروی یا  گلابی شکل بوده و قطر آن 110-80 میکرون است. فولکر یا زوائد اطراف کلیستوتس اغلب به  تعداد کم و معمولا طول آنها کوتاه تر از قطر کلیستوس

است.

رنگ آنها از حالت بی رنگی تا قهوه ای روشن دیده می شود.تنها آسک داخل هر کلیستوتس تخم مرغی تا کروی با جدار نسبتا کلفت و در داخل هر یک تعداد هشت آسکوسپور وجود دارد. آسکوسپورها به اندازه 15-12 ×27-20 میکرون و یا17 -15/6 × 25-30 میکرون می باشد (1967 ، Blumer).

چرخه بیماری

قبلا تصور می رفت که که قارچ مولد سفیدک هلو، زمستان را به صورت کلیستوتس به سر میبرد و عامل بقاء قارچ از سالی به سال دیگر و پیدایش آلودگی های اولیه بهاری را ناشی از کلیستوتسها یی میدانستند که در زمستان روی پوشش نمدی شکل باقی مانده و در اوائل بهار شکافته و آسکسپورهای آن در هوا پخش میگردد.

تا اینکه اسمیت در سال 1894 باغی را که سالهای متمادی به سفیدک مبتلا می شد مورد توجه و علاقه خاص قرار داد و پس از مشاهدات و بررسی های زیاد اظهار داشت که قارچ عامل بیماری زمستان را به صورت ریسه در جوانه های در حال خواب میزبان به سر می برد. ریسه قارچ موجود در جوانه ها که در زمستان دارای زندگی کند میباشد در اوائل بهار به محض مساعد شدن شرائط جوی و جریان شیره گیاهی زندگی فعال خود را آغاز میکنند و در مدت کوتاهی تشکیل کنیدی بر می دهد.

کنیدی بر قارچ سفیدک هلو پایه کوتاهی است شبیه ریسه قارچ به طور مایل از ریسه اصلی خارج شده و انتهای آن زنجیری از کنیدی قرار دارد. کنیدی بزرگترین یاخته زایشی در سفیدک ها است. با قرار گرفتن کنیدی روی یکی  از اندام های میزبان و استقرار آن در جای مناسب و در شرائط مرطوب جوانه زده لوله زایای اولیه کوچک بوده و در انتهای آن آلت چسبنده ای  (Appressorium)  برای جاگیری و همچنین پیدایش مکه به وجود می آید.

در این هنگام لوله نافذی از آلت چسبنده وارد یاخته بشره میزبان می گردد و کم کم شکل مخصوص به خود پیدا می کند. ریسه وسیله همان مکه اولیه به وجود آمده و در سطح بشره برگ و یا شاخه پیش می رود. ریسه کم کم دراز شده و به فواصل معین مکه های دیگری تشکیل می دهد. ریسه های قارچ در این مرحله به طور غیر منظم  و سریع رشد کرده و لکه های اولیه سفیدک را به وجود می آورد.

این دوره در گرمای 22-20 درجه سانتیگراد ، بسته به سن برگ از 10-6 روز طول می کشد. انتشار کنیدی اغلب به وسیله باد انجام می شود و نقش باران،حشرات و انسان در انتشار آن خیلی ناچیز است. پخش کنیدی در هوای خشک به مراتب بهتر از موقعی است که رطوبت هوا زیاد است. باران های شدید کنیدی بر و کنیدی ها را نابود کرده و به طور محسوس از شدت تشکیل کنیدی می کاهد.

مطالعات انجام شده نشان میدهد که هلوی مخملی در شرایط آب و هوایی کرج موقعی که قطرش به 2-3 سانتیمتر می رسد نسبت به بیماری مقاومت پیدا می کند و قبل از این مرحله میوه ها در برابر قارچ حساسیت دارند. ضمناً آزمایشات وینهلد(1961) در کالیفرنیا نیز نشان می دهد که تغییر حالت میوه از مرحله حساس به مقاوم اواسط اولین مرحله رشد سریع میوه یعنی موقعی که قطر آن 2/5 سانتیمتر است اتفاق می افتد.

انتشار شدید سفیدک روی برگ هلو در شرایط آب و هوایی کرج از اواخر اردیبهشت ماه شروع می شود و شدت آن در خرداد ماه به اوج می رسد. مقاومت و حساسیت ابتلا به بیماری برای برگ و میوه یکسان است و بافت های جوان هر دو اندام استعداد ابتلا به بیماری دارد ولی پس از رسیدگی و سفت شدن نسج مقاوم می شوند.

چون میوه در مدتی کوتاه و تقریباً همزمان تشکیل می گردد دوره حساسیت آن نیز محدود است در صورتی که برگ تدریجاً و در تمام فصل رشد ظاهر میشود، از این نوع انتشار بیماری هم در تمام فصل رشد مخصوصاٌ در ماه های بهار روی ، آن صورت می گیرد. یک دوره زندگی غیر جنسی قارچ که عبارتست از پیدایش کنیدی،آلودگی،تولید کنیدی بر و سرانجام تشکیل کنیدی جمعاٌ 5-6 روز طول  می کشد.

بنابراین در فصل بهار و احیاناٌ تابستان ممکن است ده ها مرتبه این دوره تکرار شود. هر چه این چرخه های غیرجنسی بیشتر باشد دامنه انتشار و شدت بیماری نیز افزونتر خواهد بود. با ختم مرحله کنیدی دار، دوره غیرجنسی قارچ به پایان می رسد و قارچ وارد مرحله تولید مثل جنسی میشود. اندام تولید مثل جنسی قارچ سفیدک سطحی هلو کلیستوتس است که با تشکیل آن دوره زندگی قارچ تکمیل می گردد. ولی معمولا تشکیل کلیستوتس روی درختان بارآور همیشگی نمی باشد.

مبارزه

سفیدک سطحی هلو را با روش های زراعی و شیمیایی می توان کنترل نمود. لیکن موثرترین و بهترین راه همان مبارزه شیمیایی می باشد. در امر مبارزه زراعی عوامل حاصلخیزی خاک، واریته مقاوم و هرس درخت را می توان مورد توجه قرار داد. عقیده عموم محققین بر آن است که شدت سفیدک تقریباً بستگی مستقیم با میزان رشد گیاهی و شادابی درخت دارد.

با توجه به اینکه ازت در افزایش رشد ، ازدیاد شاخ و برگ گیاه و شادابی اندام های درخت تاثیر بسزائی دارد معلوم میشود که هر چه مقدار ازت در خاک بیشتر باشد به همان اندازه بافت گیاه به اصطلاح اسفنجی شده و نسبت به سفیدک حساس تر می گردد و در نتیجه خسارت بیماری فزونی می یابد و بالعکس.

در بین ارقام هلو که کشت آنها در ایران معمول است اختلاف زیادی از حیث قابلیت ابتلا به سفیدک وجود دارد. مطالعات انجام شده نشان می دهد که ارقام هلوی مخملی کاردی و حاج کاظمی که بیشتر در اطراف کرج و سایر مناطق استان مرکزی کشت می شود نسبت به بیماری سفیدک بسیار حساس است ولی انواع هلوهای پاییزه معمولأ مقاوم می باشند.

هرس مناسب و به موقع 10-20 درصد از شددت بیماری می کاهد. با قطع شاخه های زیادی درخت از یک طرف موجبات تابش مستقیم آفتاب به شاخه و برگ درخت فراهم میشود و از سوی دیگر تعداد زیادی جوانه های آلوده بدین وسیله از بین می رود. برای مبارزه با سفیدک سطحی هلو مانند سایر سفیدک های سطحی هنوز هم از سموم گوگردی استفاده می شود و تأثیر آنها بسیار خوب می باشد.

علاوه بر این قارچکش آلی کاراتان و اخیرآ از کالیکسین و توپاس نیز که دو نوع قارچ سیستمیکی می باشد استفاده می شود. در آزمایشهایی که اشکان در دو سال متوالی انجام داده است الوزال 5-3 در هزار و کاراتان یک در هزار و در سه نوبت سم پاشی روی بیماری بسیار موثر بوده است.

نکته قابل توجه در امر مبارزه شیمیایی، تشخیص موقع سم پاشی است و چنانچه پوشش آردی روی برگ ها تشکیل شود کار مبارزه دیگر مشکل خواهد شد.بهترین موقع سم پاشی زمانیست که گلبرگ های درخت ریخته و میوه تشکیل شده باشد . حداقل سه نوبت و حداکثر هفت نوبت سم پاشی به فاصله ده روز علیه بیماری توصیه شده است (اشکان 1351 )